دل نوشته های یک پسر

هرچیز که بوده گذشته و آینده نیز نیامده....گاهی سفری به گذشته میکنم و گهگاه سری به آینده میزنم اما در حال زندگی میکنم.....

دل نوشته های یک پسر

هرچیز که بوده گذشته و آینده نیز نیامده....گاهی سفری به گذشته میکنم و گهگاه سری به آینده میزنم اما در حال زندگی میکنم.....

سلام

سلام 

                             فقط میدونم     شما بهترینی  همین                           

 

 

پرسیدم ...

 

چطور ، بهتر زندگی کنم ؟  
 

با کمی مکث جواب داد :

 

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

 

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

 

و بدون ترس برای آینده آماده شو ..

 

ایمان را نگهدار و  ترس را به گوشه ای انداز  .

 

شک هایت را باور نکن ،

 

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

 

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی .

 

پرسیدم ،

 

آخر .... ،

 

و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

 

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

 

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

 

کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..

 

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

 

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

 

داشتم به سخنانش فکر میکردم که نفسی تازه کرد وادامه داد ... :

 

هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی کردن و امرار معاش  

 

در صحرا میچراید ،

 

آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

 

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، که میداند باید از آهو سریعتر  

 

بدود  

 

، تا  گرسنه نماند .

 

مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ... ،

 

مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام  

 

وجود شروع به دویدن کنی ..

 

به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به .... ،

 

که چین از چروک پیشانیش باز کرد و با نگاهی به من اضافه کرد :  

 

زلال باش ... ،‌      زلال باش .... ،

 

فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ،

 

زلال که باشی ، آسمان در توست .  

 

 آقای سنگ صبور

نمیدونم اگه با تو آشنا نبودم چی میشد اما  

بدون حاضرم برای تو همه کار بکنم حتی زندگی

 

 سنگ صبور با اینکه با من ۵ تا۶ سال تفاوت سنی داری اما به بهترین شکل ممکن با من  

 

بازبون خودم حرف زدی 

 

مرسی  اگه دستت دراز نمیشد بسمتم ؟نمیدونم ولش کن!نمی خوام در بارش حرف  

 

بزنم نشگون ازم قهر میکنه

                                              اینم تقدیم به سنک صبور عزیز 

 

 

بازم ممنون  

هرچی شما بخوای 

من ناراضی اگه بتونم خودم  راضی کنم یک اسم دیگه انتخاب میکنم 

 

 

 

 

 

سنگ صبور که اسمت رو بلد نیستم اما بدون خیلی  دوست دارم 

 

برای اولین باره فکر میکنم راحت تر دارم نفس میکشم 

 

مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی  

 

توضیح:سنگ صبور کسی هست که به من کمک کرد 

اما چون اولین نفر بود با دیدن اسمش از من ناراحت شد 

واسه همین اسم   مستعار ایشونو باز مستعار کردم 

 

-----=سنگ صبور

 

 

با تشکر  دوست شما یک ناراضی 

نظرات 7 + ارسال نظر
محمد سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:13 ب.ظ http://ziba-boy.blogfa.com

سلام
جالب بود
موفق باشی

سلام

ممنون

لطفا کمکم کن که ادامه بدم

داریوش سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ب.ظ http://dariush1.blogfa.com

سلامرفیق
تو که از ما استادتری که
بابا کارت حرف نداره

مرسی

نظر لطفه شماست

ممنون اومدی به من سر زدی

فتوا چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ق.ظ http://fetvapesar.blogfa.com/

سلام وبلاگ زیبایی بود موفق باشی

مرسی عزیز من به همایت شما احتیاج دارم

بازم بیا عزیز

پسرک تنها چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ق.ظ http://www.boy-silent.blogfa.com

زندگی بهتر...
میدونی؟
خیلی وقتا هست که خوب و بعد با هم فرقی ندارن
خیلی وقتا هم زندگی بهتر هیچ معنی نداره...
چون همه چیز برات با هم یک سان میشه!

سلام عزیز

منم اول فکر شمارو میکردم اما الان پر از امیدم این امیدم مدیونه سنگ صبورم هستم

شما سنگ صبور دارید؟

مرسی که اومدی به من سر زدی بازم بیا به کمک شما احتیاج دارم
مرسی

baran چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ق.ظ http://www.nado.blogfa.com


بابا خودت که عنده درست کردنه وبلاگی برا چی یه کمک نیاز داری؟؟؟

بدو بیا یه نظر سنجیه دیگه گذاشتم......

به نظره شما چرا دخترا به پسرا نیاز دان؟؟؟
.
..
.
.
.
.
بیا تو وبلاگم بگو.....
مر۳۰ سر زدی

سلام
نه بابا من هرچی میدونم از شما دوستان یاد گرفتم همین

خیلی از شما ممنونم که بهم سر زدین

اومدم

احسان امو چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.aceboy.blogfa.com

سلام ازپست اولت که بدم اومد اما این خوب بود موفق باشی...

سلام عزیز

مرسی که به من سر زدی

پست اول تو شرایت خیلی سختی زدم اما پست دوم در امید قوته ور بودم

هومن (یک ناراضی که الان دیگه راضی شد چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام دوست عزیزی که اسمتو نمیدونم
فقط میدونم از بلاهایی که سرت آوردن ناراضی شدی
اما اینو بدون فقط شما نیستی که ناراضی باشی خیلیها ی دیگه از جمله من و مهران و اونهایی که از زیباییشون سو استفاده کردن هم هستن که این درد کشیدن.
آپ اولتو خوندم ولی نظری نداشتم بزارم جز این که این کارت خیلی اشتباست (خودکشی).
اصلا مگه خودت ننوشتی :
منم یک ناراضی اینو زدم تا باهم باشیم
پس اونی که میخاد با بقیه باشه هیچ وقت تنها نیست.
آپ جدیدت رو خوندم خیلی قشنگ مینویسی
شرط میبندم هنوز نتونستی استعدادهاتو کشف کنی.
مثلا یکیش همین نوشتن که خیلی کار خوبیه و شما هم نویسنده موفق و تاثیر گذاری هستی.
اما سعی کن همیشه اون پسر خوبه باشی نه اون پسر بده آخه پسر خوبه قشنگتر مینویسه.
انشاالله که به لطف خدا و کمک دوستان راضی بشی و این اسم رو هم عوض کنی.
دوست خوبم اینو واسه آقا مهران نوشتم و واسه شما هم میگم:
کلا رفتار مردم با ما بر اساس اون شخصیتی هستش که ما از وجود خودمون به اونها نشون میدیم.
حالا اگر یک شخصیت قوی و با اراده و با اعتماد به نفس بالا داشته باشیم هیچ کس به خودش اجازه رفتارهای نامناسب رو با ما نمیده.
دوست عزیزم دیروز دیگه گذشته و نمیشه گذشته ها رو عوض کرد اما امروز میتونیم با تجربیات گذشتها مون آینده زیبایی بسازیم برای فردا و فرداها تا روزهای خوبی پیش رو داشته باشیم.
امیدوارم روز به روز امیدت واسه زندگی بیشتر بشه و با فراموش کردن گذشته تلخ روزهای سرشار از موفقیتی رو در پیش رو داشته باشی.
مرسی از آپ زیباتون
بای

سلام

ممنونم از شما که به من دل گرمی دادین . من به تک تک شما نیاز دارم

خیلی ممنونم انشالله این اسم عوض میکنم . اره قبول دارم پست اولم اشتباه بود منو ببخشید :) اما الان پر از امیدم امیدم قشنگه ها!:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد