قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب،
دور خواهم شد از این خاک غریب ...
آه سهراب عزیز!
دوست دارم بروم اما حیف،
قایقم کاغذی است
کاغذی بی بنیاد،
که دلش خط خطی است.
با چنین قایقی از ریشه تهی
به کجا باید رفت؟
تا کجا باید رفت؟
چاره چیست؟
منتظر می مانم
منتظر تا روزی که بسازم از نو قایقی را
و به آب اندازم
آن زمان است که فریاد زنم:
قایقم کشتی نوح مقصدم کعبه و نور
قایقی خواهم ساخت که ...!!!
سلام
انقدر کفر گفتم از دیشب که روم نمیشه
حتی سرم رو بالا بگیرم
یک خواهش
تر به خدا دوستم رو دعا کنید
میدونم خدا دوسم داره
اگه صد بارم هر کار بدی کنم بازم میبخشم
این ما انسان ها هستیم که فکر میکنیم
از خدا بالا تریم و به قبل هم گیر میدیم
و میزنیم تو سر هم
اما نمیتونم رو به سمتش کنم و بعد اون همه بد گفتن بیامو ازش خواهش کنم
من روم نمیشه
تر خدا واسه خوب شدن دوستم دعا کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
* همه کس را صدا کردم الا خـــدا
* هیچکس جوابم را نداد الا خـــدا !
الله سبحان الله
الله حمد لله
همین
یا حق
به خدا تمام زندگیم خدارو میبینم
در تمام لحظات در تمام دقایق
خدایا دوستم رو به تو سپردم
سلام داداشی
داداشی سر نماز دوستت رو دعا کردم
داداش هومنت
مگه چی شده
خدا زودتر شفا بده بهش
خدایا درسته ما بعضی وقتا بندگی کردن یادمون میره
ولی تو هیچ وقت خدایی کردن یادت نره
سلام داداشی
چطوری کم خبر
یه سر بزن آپیدم
دلم تنگیم اینا
بابای
سلام
به به قالب وبلاگت هم .........
اومدم خدا حافظی
یه سر بیا.
سلام سلام داداشی
کجایی چرا یهو غیبت زد
تورو خدا بیا دیگه
با من قهر کردی نکنه
من که دوست دارم
بیا داداشی کجایی
تو نباشی من دیگه با کی چت کنم
واسه کی جک بگم
خیلی دوست دارم بیا