من از زندگی تو هوات خستم
ازت خستمو باز وابستم
نگو ما کجاییم که شب بین ماست
خودم چون نمیدونم این جا کجاست
بیا با هوایدلم سر مکن
بهت راست میگم تو باور نکن
ازین فاصله سهم مو کم نکن
بهت خیره میشم نگاهم نکن
تو رنجیدیو دل ندادم بری
خودم رو فراموش کردم تو یادم بری
زیادم بری زندگیم سرد شه
یه روز این پسر بچه هم مرد شه
ولی هر شب از خواب من رد شدی
به هر راهی رفتم تو مقصد شدی
درست لحظه ای که ازت میبورم
تحمل ندارم شکست میخورم
نمیشه تواین خونه زندون بشم
بهم سخت میگیری آسون بشم
اگر پای من جاده رو برنگشت
فراموش کن بین ما چی گذشت
سلام
وای این کلمه چقدر ظاهری ساده و بی ریایی داره
اما همین سلام بستگی داره از چی قلبی بیرون بیاد
خیلی وقت هست دارم با خودم کلنجار میرم که این کلمه ساده رو به زبون بیارم نیارم
سر فصل وبلاگم بنویسمش یا همون خداحافظی زیبا تر هست
قبلا از خداحافظی بدم میومد
اما الان خداحافظی شده واسم یک خاطره
دنیا و قتی زیباست که با سلام از خداحافظی رد بشیم
و نه با خداحافظی جواب سلام رو بدیم
بعضی وقتا زندگی زیباست همه چیز باب میلت هست زندگی
فکر میکنی کسی که میخوای پیدا کردی و اونجا جایی هست
که بدترین و غمگینترین شعر های عالم اذیتت نمیکنه
با همه آهنگا ریتم میگیری و میخندی
و وقتی سلام خیلی ساده بشه خدا حافظی
همه چیز میشه خاطره
و کافی هستدلی بسته باشی
یکی از از دوستام که از خودم یکمی کوچیکتر هست
یک چیزی گفت بهم دیدم راست میگه
گفت دوست شدن مثل ساختن یک آدم برفی هست
ساختنش آسون هست
ولی
نگهداشتنش خیلی سخت هست
همیشه سکوت نشان رضایت نیست
شاید بقضی تو گلو هست
هر لحظه ای که ازت میبرم
تحمل ندارم شکست میخورم
اگر پای من جاده رو برنگشت
فراموش کن بین ما چی گذشت
همین
یاحق
السلام اعیک یا ضامن آهو
سلام
وب خوبی داری مثل نویسندش
خوشحال میشم به ما هم یه بزنی
در خد متیم
راستی این شعری که نوشتی یراحی می خونه