کاش نجار مدینه در مدینه در نمیساخت
یا اگر میساخت بهر خانه حیدر نمیساخت
ای کاش ای شهر مدینه بی در و دیوار بودی
یا تو ای باغ فدک هرگز در این دنیا نبودی
سلام
سلام به تمامی دوستانم که منو در تنهاییم تنها نمیزارن
اول باید سالروز شهادت حضرت فاطمه رو به
تمام مسلمین جهان تسلیت عرض کنم
این چند روز تا داخل یاهو و وبلاگ میومدم اما
حال و حوصله آپ نداشتم حتی داخل نظرات هم
نمیومدم
تا امروز
اخه روز اخر روضه مامانم هست گفتن چون شلوغ
میشه مردی نباید تو خونه باشه و
من از خونه انداختن بیرون اخه شله زرد داره
مامانم روز اخری
خدا قبول کنه انشاالله
منم اومدم خونه یکی از دوستام که نت داره
و الانم که در خدمت شما هستم
و بعد این اپ میخوایم با هم بریم حرم زیارت
جای شما دوستان خالی
انشاالله
اگر عمری بود بازم
میام
اخه الانه تو نظراتم چیزایی خوندم که احساس
قبلیمو تقریبا 90%از بین برده
ممنونم از دوستان که واسم نظر گذاشتن
اقا جواد
غریب اشنا
داداشی گلم داداش مرتضی برادر جون جونی خودم
Ayhan
و دیگر دوستان گلم
فعلا با اجازه شما دوستان
یا حق
سلام
اینجا هنوز برای نفس کشیدن یک دوست جا هست
یک پیشنهاد دوستانه
به تمام دوستانم
چی بزرگ چی کوچیک
چی ۱۰ ساله چی ۹۹ ساله
هیچوقت نزارید نفر مقابلتون بفهمه
شما عاشقش هستید
اخه دیگه انگیزه برای دوستی مابین شما کمرنگ میشه
و به سردی میره
شاید در جای دیگر در زمان دیگر یاد هم افتاده و دل تنگ بشوید
اما این پیشنهاد من بود
کاری کن که اگر به یاد دوستت افتادی احساس کنی
ای کاش در اون شرایط باهاش بودم
اگر نه در شرایط خوبی و شادی
همه هستن
شرایط کسی وقتی سختر میشه
وقتی که بدونه یکی هست اما سایش روی اون نیست
منظور خواستی از جملات بالا نداشتم و فقط واسه اینکه چیزی گفته باشم نوشتم
شاید دل اشتباه کرده در ۱۵خط بالا
و راست میگه عقل در خط شانزدهم
اهای دوستان هیچوقت به دوستتون نگید دوست دارم
هیچوقت به کسی که ابراز علاقه بهتون میکنه نگید دوست دارم
تجربه دارم که میگم
نمیخوام شرایط منو تجربه کنید
دوست شما امین
یا حق
من دارم کم کم کنار میام با خودم . سید جان
بای بای
ادامه مطلب ...
سلام
سلام
وای از دست تو
دوباره یک چیز کوچیک پیش اومد و تو بزرگش کردی
به جون خودم و خودت تلفن من کاریش نکردم
اگه نمیگرفته از مخابرات هست نه از من
به جون خودم
راستی تو که گفته بودی تا یک هفته نمیای منم امروز اتفاقی سر زدم به اینترنت
الان که دارم این مینویسم یک دقیقه پیش زنگ زدم
مامانت برداشت گفتم حمید هست گفت نه
گفتم معلوم نیست کی بیاد گفت نه
میتونی از خودش بپرسی
لعنت به این مخابرات
اه
این چی آپیه نوشتی؟
کی بود که ادعا میکرد منو میشناسه؟انگار خوب نمیشناخته
من هنوز که اتفاقی برام پیش نیومده زنده و سالم اینجا نشستم
منتظر تماست هستم آخه نمیدونم چی وقت و چی روزی میای خونه
سلام
این پیام بالا رو داداشیم واسم گذاشته
شاید بهترین چیزی بود که خوندم
داداشی مامانم بهم نگفت شما زنگ زدی
وقتی ازش سوال کردم گفت اره یادش شده بوده به من خبر بده
دوست دارم
اما هرچی زنگ میزنم بازم یک زنه میگه
مشترک مورد نظر در دست رس نیست
داداشی خیلی دوست داشتم صدای شما رو بشنوم
هرچی هم با همگانی زنگ میرنم بازم ور نمیداری داداشی
اگر میفهمیدی این چند روز چی عذابی کشیدم همش تو فکر بودم داداشی
الانه هم دارم با لب تاپ اپ میکنم
خونه نیستم داداشی
داداشی یک خبر خیلی باحال دارم واست
که فکر کنم خیلی خیلی خوشحالت کنه
ولی اینجا نمیشه باید تلفنی بهتون بگم داداشی
هر چی سعی کردم زنگ بزنم اما نگرفت
تا الانه 15 تا شده تلفن روی تکرار خودکار هست
قطع که میشه دوباره خودش میگیره
الانه عدد 36روشه 36 بار سعی برای برقراری ارتباط که ناموفق بود
داداشی
دلم خیلی واست تنگ شده مسخرم نکنی ها
اما خیلی دلم تنگ شده واسه شما
دادشی اون شماره دیگه شما رو هم ثبت نکردم
اینم که کار نمیکنه اون شمارتو بده به مامانیم تا بهم بده
منتظرم
***************************************************************************
دوستانم
ببخشید اگر یکم تلخ شده بودم
اخه نمیتونم وقتی به یک چیز فکر میکنم
بیام و در باره یک چیز دیگه بنویسم
بعضی وقتا یک نفر که اون سر دنیای به این بزرگی هست
انقدر به یک نفر نزدیک میشه
که اون یک نفر اگر بک لحظه نبینش
واسش میشه بزرگ ترین مشکل زندگیش
من ادمی هستم که خیلی سخت با کسی دوست میشم
اما من با نارنجی دوست شدم
داداش مرتضی دقیقا جای برادر رو واسم پر کرده
من و داداش مرتضی با هم برادر هستیم
پس لطفا کسی دیگه واسه من ننویسه و منو راهنمایی نکنه
اخه من چیزای دیدم که شما ندیدی
بعضی وقتا با خودم فکر میکنم کاشکی میشد من
ولشکن
یک بار به داداشی این فکر رو گفتم دعوام کرد
ولی من خیلی داداشی داشتم تو دنیای واقعی داشتم
که یادم نمیاد که انقدر عمیق
باهاشون دوست بوده باشم
اما
الانه اینو خوب میدونم که اگر
یک روز داداشی............... دیگه نمیتونم تحمل کنم
خوب دیگه فکر کنم توضیح بست باشه
اما اینو خوب میدونم که خدا منو و داداشی رو دوست داشت که با هم اشنامون کرد
و
دوستی دو پسر
ایجاد شد
دوستی که فکر نکنم هیچ جای دنیا
به زیبایی اونو بتونه کسی پیدا کرد
داداشی یا بهتر بگم برادرم
عاشقتم
فقط همین
یاحق
با تشکر دوست شما امین